دانش آموزان وقتی به خانه معلم آمدند سر امتحان بودند. صحبت می کردند و اندام جوان لطیف خود را به نمایش می گذاشتند. سپس تصمیم گرفت هر کدام را در دهان لعنت کند، اما در همان زمان. در حالی که یکی را کباب می کرد، دیگری همیشه آنجا بود و نوازش می کرد و تشویق می کرد. مربی، به هر حال، احمق نیست - او دختران را در الاغ خود دارد، به طور مقعدی، زحمتی برای تمرین طولانی مدت ندارد.
این زیبای بلوند توانست پدرش را متقاعد کند که او در تمرینات مضراب عالی است و حتی می تواند با پاهایش به مردی خوش بگذرد. بابا از سعادت ذوب شد، زیرا انتظار چنین سرعتی را از دخترش نداشت. او شلخته جوان را به سختی لعنت کرد تا نوازش های پدرش را برای مدت طولانی به یاد بیاورد. اما لابد خوشش میآمد، چون نالههایش چنان پرشور بود که حتی خونم بین پاهایم میجوشید.
شریک زندگی از نوازش های معمول خسته شده و چیز خاصی می خواهد. و عوضی متعهد حقه جدیدی پیدا کرده است - مقعد مرد را با زبانش تکان داد. سبزه این کار را به قدری زیبا انجام می دهد که من خودم از یک هیجان عجله کردم! و پسر احتمالاً پاسخ مناسبی داد - الاغ این شلخته را دلال کرد. چنین دختری بسیار ارزشمند است - می توانید به صمیمی ترین چیزهای او اعتماد کنید.