به نحوی آن روز فوراً درست نشد - اول او را گرفتند، سپس به دهانش دادند. اگرچه اگر به جنبه روشن نگاه کنید، چه چیزی - بهتر بود در زندان بنشینید؟ هیچ دیک وجود ندارد، حتی یک کلمه. و با قضاوت از روی رفتارش، او عادت ندارد که خودش را انکار کند. یک ضربه زدن برای او یک تکه کیک است. تف به سرش می زند و سرو می کند. و نگهبان امنیتی - او فقط یک جستجو را ترتیب داد، بنابراین او به سرعت او را جمع کرد. پایان برای عوضی منطقی بود - دهانش پر از اسپرم و لب هایش با آن کثیف بود. و مثل گربه ای که به خامه ترش رسیده دمش را تکان می داد.
این یک راه حل جالب دوربین است، با درج های دوربین که بچه ها خودشان را نگه می دارند. شما طوری نگاه می کنید که گویی از طریق چشمان آنها به آنچه در حال رخ دادن است نگاه می کنید و بسیار واقع بینانه دیک خود را در یکی از سوراخ های سبزه شلخته تصور می کنید، اگرچه تصویر کلی از بین نمی رود و اینجا چیزهای زیادی برای دیدن وجود دارد: دختری زیبا که گرفتار شده و ماهر است. و بچه ها خوش شانس هستند و ما مخاطبان.
چه کسی حیله گر می خواهد؟